خوبِ من! حیف است حال خوبمان را بد کنیم
راه رود جاری احساسمان را سد کنیم
عشق، در هر حالتی خوب است؛ خوبِ خوبِ خوب
پس نباید با "اگر" یا "شاید" آن را بد کنیم
دل به دریا میزنم من... دل به دریا میزنی؟
تا توکّل بر هر آنچه پیش میآید کنیم
جای حسرت خوردن و ماندن، بیا راهی شویم
پایمان را نذر راه و قسمتِ مقصد کنیم
میتوانی، میتوانم، میشود؛ نه! شک نکن
باورم کن تا "نباید" را "فقط باید" کنیم
هارون الرشید به همراه مهمانانش عیسی بن جعفر برمکی و مادر جعفر برمکی در قصر نشسته بود و حوصله اش سر رفته بود.
از سربازان خواست بهلول را بیاورند تا آنها را بخنداند
ادامه مطلب ...
در ژاپن سگ معروفی با نام هاچیکو به دنیا آمد که
زندگی و منش او به افسانه ای از یاد نرفتنی بدل گشت. هاچیکو سگ سفید نری از
نژاد آکیتا که در اوداته ژاپن در نوامبر سال ۱۹۲۳ به دنیا آمد. زمانی که
هاچیکو دو ماه داشت به وسیلۀ قطار اوداته به توکیو فرستاده شد و زمانی که
به ایستگاه شیبوئی میرسید قفس حمل آن از روی باربر به پائین می افتد و
آدرسی که قرار بود هاچیکو به آنجا برود گم می شود و او از قفس بیرون آمده و
تنها در ایستگاه به این سو و آن سو میرود در همین زمان یکی از مسافران
هاچیکو را پیدا کرده و با خود به منزل میبرد و به نگهداری از او می
پردازد.این فرد پروفسور دانشگاه توکیو دکتر شابرو اوئنو بود.