به گزارش خبرنگار آینده، عزت الله ضرغامی 10 سال پیش که تازه نفس وارد صداوسیما شده بود، در ابتکاری جالب، آرشیوهای صداوسیما را گشود و برای اولین بار برخی برنامه های مستند واقع بینانه ساخته شده در سال های 57 و 58 را نشان مردام داد که با استقبال شدید مردم و نخبگان نیز مواجه شد، اما اکنون که ظاهرا وی به اواخر خط رسیده و به گفته علی مطهری، به شدت زیر فشار افراطیون است، کار به جایی رسیده که تنها نماد دهه فجر 92 ، چیزی نیست جز سرودهای "حامد زمانی"! که پشت سر هم بی امان از شبکه های 20 گانه سیما پخش می شود و حتی شعار تبلیغاتی صداوسیما برای 22 بهمن نیز با اقتباس ناقص از یکی از کلیپ های این جوان جویای نام انتخاب می شود.
جوانان متولد دهه 60 نیز به یاد دارند که صداوسیما هر سال ضمن پخش فیلم های سینمایی و سریال ها و سرودهای مختلف جدید و قدیمی، مجموعه جذابی را در اختیار مخاطب قرار می داد تا ضمن یادآوری شعارها و روزهای پرشور و شعور بهمن 57، مردم را راضی کرده و ضمنا برای راهپیمایی جشن انقلاب نیز دعوت کند.
اما امسال ترکیب کم سوادی حاکم بر تصمیم سازی صداوسیما، در کنار رویکرد افراطی سیاسی، کار را به جایی رسانده که صدای خوردن کفگیر صداوسیما به ته دیگ، به وضوح به گوش همه می رسد.
کسانی که اندک آشنایی با علم ارتباطات دارند، به خوبی می دانند که نکته مهم در یک اقدام تبلیغی و ارتباطی، انتخاب پیام و شعار است. اما شعار امسال صداوسیما که این شب ها بر پیشانی برخی شبکه های رنگارنگ صداوسیما نقش بست و در شبکه های دیگر ده ها بار زیرنویس شد، برداشت ناقصی از شعر و کلیپ حامد زمانی بود که اتفاقا تحلیل این شعار، نتایج چندان خوبی ندارد.
بعد از استفاده مکرر مداحان نورچشمی از آهنگ های لس آنجلسی در مداحی ها، این بار ملغمه ای از مداحی و آهنگ های پاپ و جاز و شعارهای سیاسی توسط جوانی که ظاهرا جزو رویش های گروه پایداری است و خواننده برنامه نه چندان خوشنام "دیروز، امروز، فردا" و ستاد سعید جلیلی بوده، ساخته و آن قدر برای مردم مکرر پخش می شود که مدیران صداوسیما تصمیم می گیرند اصلا استراتژی تبلیغی خود را هم از همین کلیپ اقتباس کنند.
البته این کلیپ شور و تحرک ایجاد می کند، اما به لحاظ محتوایی و موسیقایی نیز غنی است؟ به راستی چرا در کشوری که این همه خواننده و آهنگ ساز دارد، در رویدادی به وسعت 22 بهمن و دهه فجر ، کار به جایی می رسد که فقط یک خواننده و آهنگ ساز! 25 ساله محور شبکه های 20 گانه صداوسیما می شود؟ پاسخ روشن است: چرا که سطح سلیقه و دانش برخی مدیران در همین حد است و به علاوه تنها امثال این افراد نه چندان سطح بالا هستند که حاضرند هر گونه شعارهای افراطیون خط دهنده به صداوسیما را کلیپ کنند و بخوانند.
اینجاست که شعری که ظاهرا در پاسخ به "موضوع وجود همه گزینه ها روی میز" از سوی رییس جمهور آمریکا سروده شده، مورد اقتباسی ناقص قرار می گیرد و "راهپیمایی 22 بهمن، گزینه روی میز ملت ایران" می شود شعار اصلی رسانه ملی!
کسانی که چنین ابتکار بزرگی به خرج دادند، آیا کمی درباره این شعارشان فکر نکردند؟ معنی گزینه را نمی دانستند؟ از خود نپرسیدند وقتی که راهپیمایی به عنوان "تنها گزینه روی میز" یک ملت تبلیغ شود، چه پیامی خواهد داشت؟ این پیام را ندارد که این مردم گزینه دیگری ندارند و فقط باید راهپیمایی کنند؟ جالب آن که همان سرود معمولی هم پرمحتواتر از این شعار است.
البته زمانی که شعارهای سیاسی، آن هم با افراطی ترین مدل آن با هدف تضعیف دولت برآمده از رای مردم و زمین زدن مذاکرات آن با کشورهای قدرتمند دنیا هدف اصلی شود، نتیجه ای غیر از این را نباید انتظار داشت که از یک سو هنرمندان برجسته ای که می توانند برای صداوسیما و انقلاب موسیقی فاخر بسازند به حاشیه بروند و کل شعار 22 بهمن هم با همین اهداف سیاسی در مرگ بر آمریکا خلاصه شود.
جنایات آمریکا قابل انکار نیست و مرگ بر آمریکا، می تواند یکی از شعارهای 22 بهمن باشد، اما نه آن که تنها شعار آن باشد و با تاکید بیش از حد بر آن، جماعتی را دلزده کرد و شعارهایی چون وحدت و همدلی که نیاز امروز جامعه است را حذف نمود.
این در حالی است که 22 بهمن به عنوان نماد پیروزی مردم "مسلمان" ایران بر "استبداد" و "استعمار"، یک مجموعه کامل ارزشی است که به همان اندازه که با استعمار سر جنگ دارد، با استبداد هم مشکل دارد و اگر به دنبال "استقلال" است، حاضر نیست این آرمان را با کشتن "آزادی" به دست آورد و همه اینها در شعار کامل "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" تبلور یافته است.
با این حال ظاهرا یادآوری آرمان های مهم آن دوران چون عدالت و آزادی و استقلال چندان مهم نیست.
اصل بر این است که وقتی دولت در حال مذاکره برای حل بحران دیپلماتیک است و گامهای اولش نیز به نتیجه رسیده، جملات و کری خوانی های مقامات آمریکایی و غربی که همیشه بوده و گاه برای راضی کردن افراطیون خودشان بیان می شود، چنان بزرگ نشان داده شود که باعث بر هم خوردن تعاملات خارجی دولت شود.
اینجاست که می توان فهمید چگونه 22 بهمن 92، صداوسیما با آن دبدبه و کبکبه، در سیطره جوانی مثل حامد زمانی می رود!
منبع: http://www.entekhab.ir/fa/news/147863/تلویزیون-در-چنبره-حامد-زمانی-و-رفقا
خیلی ممنون از اینکه این یادداشت رو قرارا دادی ... نام نویسنده مشخص نشده در سایت انتخاب؟
به وب منم سر بزن ... موفق باشید
نه
البته لینکش هست می تونین سر بزنین