سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

بس داغ لاله دیدم از فتنه ی خزان

آتش به دل مزن که دلم را قرار نیست
این بیقرار را به غم عشق کار نیست

بس کن زبان وسوسه در دل که بیش ازین
سوز و گداز در خور این بیقرار نیست

افسون مخوان به وعده و پیغام آشتی
دانم دلم ،چنان سخنت استوار نیست

بس داغ لاله دیدم از فتنه ی خزان
دیگر دلم به عشق گلی پایدار نیست

مریم ساوجی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد