سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

مردی که با هندوانه خوشبخت شد!

در زمان های قدیم، ویتنام توسط پادشاهی به نام هونگ ونگ اداره می‌شد. وقتی پادشاه فهمید که پسرش به نام آن تی یم از او نافرمانی می‌کند، او را به جزیرهٔ دورافتاده‌ای تبعید کرد تا به سختی زندگی کند.
 
آن تی یم در آن جزیرهٔ دورافتاده برای خود یک جان پناه ساخت و با مشقت بسیار، چاهی حفر کرد و با صید ماهی و حیوانات به زندگی خود ادامه داد تا اینکه روزی به یک میوهٔ عجیب برخورد. این میوه به اندازه یک توپ بزرگ و سبز بود. او میوه را به دو نیم تقسیم کرد و درون آن را قرمز یافت؛ اما او جرأت خوردن آن میوه عجیب را نداشت. روز‌ها پشت سر هم گذشت و گرمای هوا از راه رسید.
 
ادامه مطلب ...

تفکر سیستمی ؛ از مار کبری تا موش های ویتنامی

یکی از نکاتی که در تفکر سیستمی به صورت جدی مورد تاکید قرار می گیرد، »افزایش افق تحلیل« است. از آنجا که این بحث بسیار مهم و گاه بسیار پیچیده است، اجازه بدهید آن را از یک مثال ساده آغاز کنیم.اثری که می خواهیم به آن بپردازیم »اثر کبری یا Cobra Effect« نام دارد. سالها پیش وقتی هند مستعمره ی انگلیسی ها بود، تعداد مارهای کبری در سطح شهر دهلی زیاد شده بود و این یک خطر جدی محسوب می شد.دولت احساس کرد به تنهایی نمی تواند از عهده ی مدیریت این وضعیت بر بیاید.
 
ادامه مطلب ...