سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

دولت الکترونیک

امروز برای تعویض کارت ملی بر اساس نوبتی که اینترنتی گرفته بودم به یک دفتر خدماتی واقع در بلوار فردوس بعد از تقاطع شقایق رفتم. ورودی ساختمان دارای رمپی بود که افراد معلول و همچنین مسن برای رفت و آمد مشکل کمتری داشته باشند که از این بابت واقعا جای تشکر دارد. ضمن آنکه آسانسور آن بر عکس بسیاری از ادارات به متقاضیان سرویس می داد.
 
 
داخل محلی که قرار بود برای تعویض کارت منتظر بمانیم اما تهویه مناسبی نداشت و تعدادی صندلی را چنان پشت سرهم و نزدیک به یکدیگر قرار داده بودند که گویی قرار نیست مراجعین پاهای خود را به همراه آورند. اما مسئله اصلی که باعث نگارش این سطور گردید، قطعی اینترنت بود بطوریکه کاری را که نهایتا نیم ساعت باید از ما وقت می گرفت، بیش از 3 ساعت در شرایطی که در بالا عرض شد، معطلمان کرد و مرا یاد روزی انداخت که دانش آموز سوم یا چهارم دبیرستان بودم و می خواستم شناسنامه ام را عکس دار کنم که البته شناسنامه من متعلق به زمان آریامهر بود و مقرر گردید که همزمان شناسنامه تعویض شود و نیز عکسدار شود. سال 1368 یا 1369 همین مقدار زمان با روش های دستی و قدیمی آن دوران از ما گرفت و پس از حدود 20 سال و پیشرفت سریع و باورنکردنی تکنولوژی، باز هم همان آش و همان کاسه.
سئوالی در اینجا برای من پیش آمده که امیدوارم روزی مسئولی به آن پاسخ دهد:
وقتی ما زیرساخت مناسبی برای کارهای آنلاین نداریم و در تمام ادارات و بانک های ما مراجعین بصورت متعدد این جمله را که "سیستم قطع است" یا "اینترنت قطع است" می شنوند و هنگامیکه اینجانب نه برای دفتر کارم واقع در منطقه 18 تهران و نه برای منزلم در منطقه 22 تهران، امکان استفاده از ADSL را ندارم، چه اصراری بر آنلاین کردن امور دارید؟ آیا بهتر نیست ابتدا زیر ساختها را تکمیل کنیم و بعد به دولت الکترونیک بیاندیشیم؟