سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

بهمنگان

دوم بهمن در تقویم ایرانیان باستان مصادف با جشن بهمنگان است. وهومن یا بهمن یکی ازامشاسپندان است که گویند حضرت زرتشت به یاری وی به پیامبری رسیده است. بهمن فرشته موکل حیوانات مفید نظیر بهایم و ماکیان است و از این رو خروس نماد جشن بهمنگان می باشد. بهمن به معنای اندیشه نیک و کاملترین خردمند می باشد.

 


 

نکته جالب این است که در هزاران سال پیش پدران ما روزی را به بزرگداشت مقام حیوانات مفید اختصاص داده و در این روز کشتن حیوانات ممنوع بوده و ظاهرا گوشت هم در این روز نمی خوردند و خوراگ گیاهی طبخ می کردند.

جشن بهمنگان را بهمنجه، بهمنجنه و بهمنجان هم نامیده اند.




جشن بهمنگان خجسته باد

که بدین مقام عالی نرسی مگر ز پستی

چه خلاف سر زد از ما که در سرای بستی
بر دشمنان نشستی، دل دوستان شکستی

سر شانه را شکستم به بهانهٔ تطاول
که به حلقه حلقه زلفت نکند درازدستی
  ادامه مطلب ...

که لاله هم به چمن داغدار می آید

بیا که بار دگر گل به بار می آید
بیار باده که بوی بهار می آید

هزار غم ز تو دارم به دل، بیا ای گل
که گل شکفته و بانگ هزار می آید
  ادامه مطلب ...

مگر ز دیدن تو سیر میشود دل من

به یک نگاه تو تطهیر میشود دل من
به یک کرشمه نمک گیر میشود دل من

مرا بس است طواف ضریح تو هرگاه
شکسته بسته ی تقصیر می‌شود دل من
  ادامه مطلب ...

به عالمی شده روشن که آفتاب پرستم

نگاه کن که نریزد، دهی چو باده بدستم
فدای چشم تو ساقی، بهوش باش که مستم

کنم مصالحه یکسر به صالحان می کوثر
بشرط آنکه نگیرند این پیاله ز دستم
  ادامه مطلب ...

تویی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی

چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی
چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی

به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود
چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی
  ادامه مطلب ...

شانه به شانه

دست به دستِ مدّعی شانه به شانه می روی
آه که با رقیبِ من جانبِ خانه می روی!

بی خبر از کنارِ من، ای نَفَسِ سپیده دم
گرم تر از شراره ی آهِ شبانه می روی
  ادامه مطلب ...