چند روز پیش بنا به اتفاق خوشایندی عازم سفر به شهرکرد و اطراف آن شدم. در این مسافرت چند روزه، چند مورد نظر مرا به خود جلب نمود:
1- شهردار شهرکرد در جای جای بلوارهای این شهر سرعت گیرهای غیر استاندارد و بدون امکان دیده شدن از فاصله دور ایجاد نموده است. اینکه چرا در بلواری که قانونا سرعت مجاز 60 تا 80 کیلومتر در ساعت است (که البته تابلوی سرعت مجاز هم به چشم من نخورد) این همه سرعت گیر آنهم از انواع غیر استاندارد وجود دارد، بهتر است جناب شهردار پاسخ دهند ولی فکر می کنم به جای این همه هزینه که متعاقب آن به مردم خسارت وارد می کند می شد چند دوربین کنترل سرعت آن هم از نوعی که سرعت متوسط را محاسبه می کند، نصب نمود و همچنین با استفاده از سیمای استان برنامه های آموزشی در جهت بهبود فرهنگ رانندگی همشهریان تولید و پخش کرد.
در ادامه سفر به سمت تهران حرکت کردیم. نکته مهمی که در استان های شمالی و اردبیل دیدم، عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی و بی توجهی پلیس راهور به این موضوع است. بطوریکه در جاده رشت آستارا که بصورت بزرگراه ساخته شده و همینطور در جاده آستارا اردبیل، بارها و بارها شاهد خودرو هایی بودم که برعکس سمت بزرگراه حرکت می کردند و این نشان دهنده مماشات پلیس با افراد محلی است ولی همین پلیس با مسافران غریب با شدت تمام برخورد می کند که این به نظرم غیر قانونی و حتی نوعی نژادپرستی است. همچنین این نوع قانون شکنی ها برای مسافرانی که به مسیر و فرهنگ رانندگی ساکنان بومی آشنا نیستند بسیار خطرساز بوده و باعث تصادف خواهد شد.
پس از اقامتی کوتاه در رودبار و خرید زیتون و روغن زیتون، به سمت قزوین به راه افتادیم.
ادامه مطلب ...
پس از ورود به خطه سرسبز گیلان، ابتدا سری به روستای دیدنی ماسوله زدیم. ماسوله از جمله مناطق دیدنی مشهور ایران است که همگان کمابیش با آن آشنا هستند. لذا در این خصوص اطاله کلام نمی کنم.
پس از ماسوله به سمت شهر رشت حرکت کردیم. یکی از مسایلی که در ابتدا توجه مسافرین را جلب می کند، ترافیک بسیار شدید شهر رشت است که واقعا خستگی سفر را دو چندان می کند. برای یکشب استراحت به هتل پردیس مراجعه کردیم. سالهای قبل اقامت های متعددی در این هتل داشتم. آن موقع 3 ستاره بود که به نظرم 2 ستاره هم برایش زیاد بود. اما در سرچی که قبل از سفر داشتم در سایت هتلیار، آنرا 4 ستاره معرفی کرده بود. گمان کردم شاید تغیییراتی اساسی در آن رخ داده است ولی زهی خیال باطل.
ابتدا از مسئول پذیرش در مورد اینترنت سئوال کردم که ایشان فرمودند موجود است ولی پس از پذیرش گفتند قطع شده است!!!!!! این مورد را واقع جز کلاه گذاشتن بر سر مشتریان چیز دیگری نمی توانم بنامم. نظافت هتل و خصوصا سرویس های بهداشتی آن چیزی شبیه به کافه های بین راهی است نه یک هتل 4 ستاره. همچنین در اتاق ها و حتی رستوران آن انواع حشرات موزی من جمله سوسک های مختلف یافت می شود. هتل پارکینگ ندارد و جلوی آن هم به سادگی جای پارک پیدا نمی شود و خلاصه آنکه تنها چیزی که در حد یک هتل 4 ستاره و حتی 5 ستاره بود، قیمت اتاق هایش بود.
اصولا برای من همیشه این سئوال بوده که چرا شهر رشت با وجود اینکه گردشگر بسیاری دارد چرا از داشتن هتل های مناسب بی بهره است؟؟؟ حتی هتل کادوس که ظاهرا 5 ستاره است از بسیاری از هتل های 3 ستاره مشهد و اصفهان راحتی کمتری را به مسافر هدیه می دهد.
ادامه دارد
در ادامه سفر، شهر زیبای اردبیل را به سمت خلخال ترک کردیم. نم نم باران به زیبایی های مناظر اطراف جاده جلوه خاصی می داد. جاده اردبیل خلخال از سه راهیی که از جاده میانه جدا می شود، آسفالت خوبی ندارد. خصوصا از شهرستان کوثر به بعد. این وضعیت در جاده اسالم نیز به چشم می خورد. با این وجود پیشنهاد می کنم حتما عزیزانی که از این مسیر عبور نکرده اند، زیبایی های آنرا از دست ندهند.
در اطراف جاده گیاهان دارویی فراوانی از جمله آویشن و چای کوهی یافت می شود که علاقمندان به اینگونه گیاهان در این منطقه موارد جالبی را خواهند دید. گل های موجود در این مسیر نیز زیبا و منحصر به فردند.
ادامه دارد ...
در ادامه سفر به سرعین رفتیم. شهری که بواسطه آبگرمش شهرت فراوان دارد. استفاده از آبگرم سرعین خصوصا در زمستان و در هوای سرد منطقه حال و هوای خاصی دارد. وجود هتل های فراوان و رنگارنگ در محدوده ای کوچک، چیزی است که در کمتر شهری در ایران دیده می شود.
بعد از گذراندن دقایقی در کنار شترها و گرفتن چند عکس و خوش و بش با مرد ایلیاتی، به سمت آلوارس ادامه مسیر دادیم. مسیری در کوهپایه سبلان که از دیدنی ترین مناظر طبیعی ایران است و پوشش گیاهی فوق العاده ای دارد. القصه پس از گشت و گذاری در طبیعت زیبای سبلان، به سمت اردبیل برگشتیم. نرسیده به اردبیل، رستوران فوق العاده چایپارا قرار دارد. انواع غذاهای محلی اردبیل از قبیل باسترما، چیقیرتما و ... را در این رستوران می توانید میل بفرمایید.
در ادامه سفر، عصر به سمت مرکز اردبیل و مقبره شیخ صفی به راه افتادیم و پس از بازدید از این مکان، در یک آش فروشی روبروی مقبره، آش دوغ میل کردیم چه آش دوغی!!! و پس از آن در یکی از پاساژهای منطقه فروشگاهی را یافتیم که تابلو فرش های فوق العاده زیبایی را به نمایش گذاشته بود. حلوای سیاه هم یکی از سوغاتی های این شهر باصفاست.
اردبیل فست فودهای خوبی هم دارد که یکی از بهترین های آنها رستوران آناست روبروی هتل شورابیل. البته از کباب های این شهر به راحتی نگذرید. گوشت گوسفندهای پرورش یافته در دامنه سبلان، با گوشت گوسفندهایی که در اطراف شهرهای بزرگی مثل تهران با خوردن زباله و نان خشک امرار معاش می کنند، تفاوت فراوان دارد.
ادامه دارد.