سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

سحرگاه امید

به نام نامی یکتای بی همتا

روضه ها

پیچیده در فضای دل آوای روضه ها
این دست کیست برده مرا پای روضه ها

کی پاک می شود عطش از ذهن روزگار
تا اشک می چکد ز بلندای روضه ها
  
چون مردمان چشم من امروز ابرها
دلخون نشسته اند به دریای روضه ها

تا گریه رهگذر سر کوی بی کسی است
صد پنجره شوند مهیای روضه ها

شیرین ترین معجزه آنجا که در بخار
عطر فرات می دمد از چای روضه ها

"کشته" است صد "مخالف""دشت ""عراق"را
بی "پرده ""لحن" "شور" و غم افزای روضه ها

"مقبل"شود هر آن که به دل منبری نهد
چون شعر "محتشم" که شد امضای روضه ها


ده روز و ده شبی که اساس محرم است
میقات سرخ گون شهیدان عالم است

عبدالرضا مدرس زاده - کاشان
هجدهم مهرماه نود و پنج

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد